در بخش قبلی توضیح دادیم که چرا باید مقاله بنویسیم و گفتیم که اولین گام نوشتن یک مقاله تخصصی طرح سوال است.

حال در این بخش میخواهیم با یک مثال توضیح دهیم که چطور میتوان سوال مطرح کرد!

بخش دوم: چطور سوال طرح کنیم؟ 

در حوزه کاری خودم مثال میزنم، ” فرض کنید که موضوع اینه که یه سری اطلاعات بتونیم از مغز بخونیم، خیلی‌ها در جهان هستند، بیشتر از صدتا تیم تحقیقاتی که در حوزه واسط مغز و کامپیوتر کار کردند، یعنی الکترود روی مغز میگذارند و اطلاعات مغز رو میخونند”

شما برای اینکه سوال رو مطرح کنید، باید بدونین که الان، در این حوزه خاص، دانش در چه سطحی هست! مثلا تو حوزه ی واسط مغز و کامیپوتر من میدونم یک سری سیستم داریم که میتونن اطلاعات از مغز بخونن با یک دقت قابل قبولی اطلاعات رو رمزگشایی کنه. ولی یک مشکلی در این حوزه داره، درسته که میشه اطلاعات رو خوند، ولی به دلیل پیچیدگی که خود مغز داره و مشکلاتی که در سنسور‌گذاری وجود داره، کیفیت اطلاعات در بلند مدت کم میشه، بنابراین شما با دقت قابل قبولی نمیتوانید اطلاعات رو از مغز در بلند مدت استخراج کنین.

این چالش واسط مغز و کامپیوتر هست! و کسی که بتونه این چالش رو حل کنه، تونسته به یک سوال علمی جواب بده!

برای این مسئله میتوان چنین سوالی مطرح کرد:

آیا من میتونم یک روشی رو ارائه بدهم که بتونم پایداری بیشتری از اطلاعات در بلند مدت داشته باشم؟

• این روش میتونه یک روش هوش مصنوعی باشه
• یا اینکه یک سنسور بهتر باشه، که اطلاعات رو دقیق‌تر از مغز بخونه!

این سوالی هست که میتوانیم از خودمان بپرسیم  و در واقع این سوال چندتا چالش داره! یعنی من دارم سوالی رو مطرح میکنم و هدفم اینه که باهاش یک چالشی که در جامعه علمی وجود داره رو بهش جواب بدم!

شما برای اینکه به این سوال برسین، اولین قدم اینه که باید مقاله بخونید!! حداقل باید 10- 20 تا مقاله بخونید! این مقالات میتونن مقالات مرروی باشند، تا بتونید یک آشنایی کلی با موضوع مورد نظر پیدا کنید.

در وهله دوم باید دقیق تر بشین، براساس سوالی که پیدا میکنید باید دقیق‌تر بشید تا بتونید با جزئیات سوال مورد نظر آشنا شوید! و اینجا خیلی مهمه که بتونید brainstorming انجام بدید یعنی اینکه بتونید به صورت جزئی مشکلاتی که وجود داره رو پیدا کنید و روش تمرکز کنید!

این میشه در واقع نحوه پیدا کردن یک سوال علمی و طرح یک موضوع علمی و وقتی که اون سوال و مشکل رو پیدا کردین استارت یک تحقیق رو میزنید!

که میتونه یک تحقیق آزمایشگاهی باشه، تحقیق پرسشنامه‌ای باشه، بسته به اینکه کاربرد شما چی باشه!احتیاج به توسعه یک الگوریتم هوش مصنوعی داشته باشدممکنه احتیاج به ساخت یک وسیله داشته باشین

فرض بر این بگیرید که شما تحقیق رو انجام دادید و به جواب رسیدین و یک روشی رو ارائه دادین که تونسته در بلند مدت کیفیت استخراج سیگنالهای مغزی رو افزایش بده!

الان شما آماده هستین که مقاله رو بنویسید!

بخش سوم: چطور مقدمه ی یک مقاله را بنویسیم؟ 

اینو باید بدونید که همیشه نوشتن مقاله سخت هست!بخصوص برای اولین بار ! و کاری که باید در وهله اول بکنید اینه که کامپیوتر رو باز کنید و هر چی به ذهنتون میرسه رو بنویسید!  حالا فارسی یا انگلیسی. یعنی هر چی که ممکنه کمک کنه و بشه تو مقاله استفاده کرد رو بنویسین! چون شما یک تحقیق رو در طول یک سال انجام دادین…

برای نوشتن مقاله معمولا بهتر است اول بخش result  رو بنویسید، وقتی بخش result کامل شد وارد بخش introduction بشید! به دلیل اهمیتی که بخش introduction داره من خودم به شخصه از بخش introduction شروع میکنم.

خود بخش introduction معمولا از چندین پاراگراف تشکیل شده است!که در پاراگراف اول معمولا مسئله رو به صورت کلی تعریف میکنند یک تعریف کلی از یک موضوع دارد.

 این اتفاق معمولا در پاراگراف اول اتفاق میافته و شما هر چی از پاراگراف اول میروید به پاراگراف دوم، جزئی تر و  به اصطلاح specific تر میشید

خیلی مهمه و تجربه من میگه، اگر شما میخواید پاراگراف اول رو بنویسید، بروید  پاراگراف اول 10 تا مقاله در اون موضوع و حیطه اون موضع وجود داره رو بخونید، ببینید که چجوری دارند اون موضوع رو ارائه میدهند

اصلا، اصلا، اصلا اصلا ! هیچ وقت متن رو کپی نکنید!!

چون اصلا روش خوبی نیست، ولی میتونید نکته برداری کنید و کلمات کلیدی که فکر میکنید مرتبط با کارتون هست رو از پاراگراف اول مقالات بنویسید ولی در نهایت بیاین در مقاله خودتون، چیزی که از پاراگراف اول اون 10 مقاله برداشت کردین رو بنویسید.

پس در پارارگراف اول ما میاییم یک مسئله و موضوع رو تعریف می کنیم. مثلا اگر در حوزه واسط مغز و کامپیوتر و استخراج اطلاعات مغزی کار میکنیم، میاییم میگیم، اوکی، چنین سیستمهایی وجود داره، همچین کابردهایی داره.  پس خیـــلی کلی در مورد موضوع صحبت میکنیم!

تو پاراگراف دوم، میاییم بیان مسئله رو با جزئیات بیشتر میگیم.چرا؟ چون میخوایم تو پاراگراف سوم از این موضوع استفاده کنیم (تو پاراگراف سوم میاییم به موضوع خودمون نزدیک تر میشیم)

اوکی! الان من میام در مورد بحثهای پایداری یک مسئله صحبت میکنم، میگم که با وجود اینکه تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده، ولی بحث پایداری سیگنالهای مغزی یک بحث چالشی است! اوکی، همچین تحقیقاتی هم انجام شده، که تلاش کرده اند این موضوع رو رفع کنن، یک دو سه چهار پنج … رفرنس، هر تعداد که میدونید میتونید اونجا بنویسید

در پارگراف سوم، یک بحث خیلی مهمه و قسمت مهم مقاله اینجاست! که شما باید گپ این دانش رو توضیح دهید!! اینکه چه مشکلی وجود داره… چه مشکلی وجود داشته؟ که من الان اومدم دو سال از عمرم رو گذاشتم و این تحقیق رو انجام دادم! اینجا باید این دانش رو بنویسید! اینکه اوکی، با وجود اینکه چنین تحقیقاتی برای رفع همچین مشکلاتی انجام شده…

 ولی تو مقاله ما، در پروژه ما، در تحقیق ما، همچین روشی ارائه دادیم چرا؟ چون کیفیت بهتری داشته! چون تونسته یک سری چالش هارو حل کنه!  مثلا تو همون بحث پایداری سیگنالهای مغزی میتونین بگین که اوکی، اگر من روشی رو ارائه دادم که دقت استخراج اطلاعات رو توی بلند مدت بهتر کرده، یعنی اینجا من باید نوآوری کارم رو بگم!

بعد در ادامه، میتونه پاراگراف چهارم باشه، میتونید توصیف و تشریح برای نوآوری کارتون، برای رفع اون مشکل یا گپ ارائه بدین، ولی لزومی نداره که بخش مقدمه 4 پاراگراف داشته باشه! ولی میخوام بگم این ارتباطه و روند این شکلی است.

یعنی اول موضوع رو به صورت کلی تعریف میکنیم، بعد جزئی‌تر، بعد میایم مروری بر ادبیات میکنیم، کارهایی که در آن حوزه انجام شده، بعد میایم سراغ کار خودمون و اونو تعریف میکنیم، یعنی با وجود اینکه تحقیقاتی که در این موضوع انجام شده، ما یک روشی رو ارائه کردیم که میتونه اون چالش و اون سوال رو بهتر از بقیه حل کند!

ادامه دارد…

مطالب مرتبط

نکات کلیدی در مورد نحوه نوشتن مقاله (محیا نژاد فرد)

چرا مقاله می نویسیم(عابد خراسانی)