همه چیز به سمت واسط مغز-کامپیوتر پیش میرود. تلفن همراه٬ اینترنت و رسانه های اجتماعی٬ فقط ۳ تکنولوژی هستند که در بخش هایی از زندگی ما گسترش پیدا کردهاند. در حالی که استفادههای مختص به خود را دارند اما یک پله در مسیر مستقیم برای اتصال مغز ما به وب هستند.
نویسنده: ترانه عطاری
بله٬ این مثل چیزهای علمی و تخیلی به نظر میرسد ولی سازمانها در حال حاضر برای چند سال است که در تلاش هستند که بر روی توسعه مغز و کامپیوتر(BCI) کار کنند. با این که هنوز در مراحل اولیه توسعه هستند به ما این امکان را می دهند تا دستگاه ها را به راحتی با فکر به هم متصل کرده و هم زمان برخی از آنها این اجازه را می دهند که در جهت مخالف از جهان خارج به مغز ما علتی را جریان دهند.
در این ماه به همچین واقعیتی نزدیک تر شدهاند٬ محققان از موسسه فناوری جورجیا٬ دانشگاه کنت و دانشگاه ایالت ویچیتا یک تحقیق منتشر کردند که جزئیات این که آنها چگونه یک رابط بی سیم و قابل حمل مغز و ماشین (BMI) را توسعه داده اند که به لطف قطعه شبیه به پوست سر الکترونیکی قابل انعطاف و یک الگوریتم یادگیری عمیق برای کنترل صندلی چرخدار، یک وسیله نقلیه کوچک روباتیک و یک دستگاه رایانه ای مورد استفاده قرار گرفت.
نویسنده تحقیق٬ وون هونگ یون استادیار تکنیک جورجیا توضیح داد:
این کار استراتژی های اساسی را برای طراحی یک سیستم EEG [الکتروسفالوگرافی] قابل حمل و ارگونومیکی را برای طیف گسترده ای از دستگاههای کمکی، سیستمهای خانگی هوشمند و رابط بازی های عصبی گزارش میکند. نوآوری اولیه در توسعه یک بسته کاملاً یکپارچه از سیستم ها و مدارهای نظارت بر EEG با وضوح بالا در یک سیستم مینیاتوری پوست-کنفورمال است.
این تحقیق نشانگر دستیابی به موفقیت در حوزه های متعدد است. خیلی از رابطهای BCI و BMI برای متصل كردن سیگنالهای مغزی به دستگاههای محاسباتی متكی بر روشهای ناخوانده بوده است٬ در حالی که روابط در تحقیق از انعطاف پذیر استفاده می کند، مثلا الکترودهای مویی که از طریق مو با پوست سر ارتباط برقرار می کنند و همچنین با استفاده از مدار نرم و مجهز به واحد تله متری بلوتوث که می تواند سیگنال ها را به صورت بی سیم تا فاصله 15 متری به دستگاه هایی منتقل کند.
علاوه بر این ، محققان همچنین الگوریتم های شبکه عصبی را به منظور تفسیر دقیق سیگنال های منتقل شده از طریق بی سیم که قبلاً پردازش و شناسایی آنها دشوار بود را تهیه کردند.
چی سیانگ (جیم) آنگ ، مدرس ارشد دانشگاه کنت گفت: روش های یادگیری عمیق ، معمولاً برای طبقه بندی تصاویر از چیزهای روزمره مانند گربه ها و سگ ها ، برای تجزیه و تحلیل سیگنال های EEG استفاده می کنند٬ مانند تصاویر یک سگ که می تواند تغییرات زیادی داشته باشد ، سیگنال های EEG دارای همان چالش با گسترش زیادی هستند. ثابت شده که روشهای یادگیری عمیق به خوبی با تصاویر کار می کنند و ما نشان می دهیم که آنها با سیگنال های EEG نیز بسیار خوب کار می کنند.
به عبارت ساده ، BCI های تجاری که در دسترس هستند می توانند توسط بیماران ، افراد معلول و حتی شاید عموم مردم برای کنترل دستگاه های هوشمند مورد استفاده قرار گیرند اکنون یک قدم به واقعیت نزدیک شده اند. نکته این است که تحقیقات و توسعه با تولید دستگاههای توانبخشی و کمکی واضح است که متوقف نمی شوند بلکه پیگیری های روزمره BCI ها را انجام می دهند که در نهایت به ما کمک می کنند تا دائماً به اینترنت متصل شویم.
خیلی دور از ذهن برای باور کردن به نظر می رسد؟ شاید، اما شکی نیست این سناریویی است که برخی از شرکت های بسیار پرمحتوا و قدرتمند برای رسیدن به آن در تلاش هستند. در سال 2017 ، فیس بوک اعلام کرد که کار خود را در زمینه توسعه فناوری “تایپ کردن مغز” آغاز کرده است ، به طوری که افراد می توانند حتی هنگامی که کار دیگری انجام می دهند مانند صحبت کردن با چهره هنگام روبروی با یک دوست واقعی یا در حال رانندگی اتومبیل، مستقیماً از مغز خود به شبکه های اجتماعی هر چیزی که می خواهند ارسال کنند.
رجینا دورگان مسئول فیس بوک به طوری شفاف سازی کرد که انگار وصل کردن مراکز گفتار ما به طور مستقیم به فیس بوک قبلاً به اندازه کافی ترسناک نبوده است. او می گفت:
این درمورد رمزگشایی افکار تصادفی نیست. این درمورد رمزگشایی کلماتی است که از قبل تصمیم به اشترا ک گذاری آنها به وسیله ارسال آنها به مرکز گفتار مغز خود کرده اید.
با کمال تعجب٬ فیس بوک تنها کمپانی معرف بزرگی نیست که برای تولید روابط قابل اعتماد و قابل استفاده مغز و کامپیوتر به سختی تلاش می کند. کمپانی مهم دیگر نورالینک است که به وسیله الون ماسک در سال ۲۰۱۶ آغاز شد و برنامه ریزی کرده است که اولین آزمایش انسانی خود را از فناوری فعلی BCI در سال ۲۰۲۰ را انجام دهد. ماسک در ماه جولای زمانی که در پخش زنده درباره آنجه که تا آن زمان به آن رسیده بپد سخنرانی می کرد٬ گفت: یک میمون میتواند کامیوتری را به وسیله مغزش کنترل کند.
نورالینک مثل محققانی مانند جورجیا٬ کنت و ویچیتا توانست سنسورهایی را توسعه دهد که به مغز وصل شده و به آن اجازه کنترل دستگاه های مرتبط را بدهد. اگرچه تا حدودی جای تعجب دارد برای مردی که تسلا و SpaceX را ایجاد کرده است ولی ماسک دیدگاههای خود را برای نورالینک بسیار سطح بالا تعیین کرده است و هدف نهایی وی ساختن یک “لایه بسیار هوشمند دیجیتال” برای اتصال انسانها با سیستمهای هوش مصنوعی است.
ماسک همچنین در آن سخنرانی ماه ج.لای خود گفته بود:
در نهایت ما می توانیم یک رابط کامل ماشین-مغزی را انجام دهیم که بتوانیم با هوش مصنوعی به نوعی همزیستی برسیم.
نیازی به گفتن نیست ولی این نوع واقعیتها ده ها سال با واقعیت فاصله دارند. با این وجود هدف و جهت آن روشن است که می خواهند افراد را مستقیماً به اینترنت و فناوری هوشمند وصل کنند و نه فقط به آنها اجازه دهند از راه دور چیزها را کنترل کنند ، بلکه تأثیر بگذارند یا حتی بر نحوه رفتار آنها نیز تأثیر بگذارند.
البته این بدترین سناریو ممکنه است ولی با کرنل٬ نيوریبل و برین کو شروع شد که بر روی تکنیک های مشابه کار می کردند و زمان می برد قبل از این که حداقل یکی از آنها چیزی بسازند که از کارهای جدید کنونی فیلیپ.کی.دیک یا ویلیام گیبسون بهتر باشند.
و وقتی که بتوانند یک BCI کاربردی را تولید کنند هیچ چیز سد راه آنها نخواهد شد. مردم میتوانند آنلاین باشند بدون در نظر گرفتن مکان خود یا به داده های شخصی خود برای پول درآوردن از فیس بوک کمک کنند یا محصولاتی از آمازون یا والمارت که از بزرگترین کمپانی ها در تاریخ هستند خریداری کنند. و همزمان توانایی اتصال به همه به این معنی می تواند باشد که عملکرد ما کمتر بین قضاوت های خودمان و افکاری که چی بهترین است و بیشتر از کدام داده است جریان داشته باشد و الگوریتم ها بهترین را برای ما انتخاب کنند.
به زبان دیگر درج تکنولوژی (شرکت هایی که تکنولوژی را تولید می کنند) در همه زوایای زندگی و خودشان کامل خواهد شد.
دیدگاه ها