من با موقعیت، پول و مقام شما تحت تاثیر قرار نمی گیرم، بلکه با نوع رفتاری که با بقیه افراد دارید، متاثر می شوم.
نویسنده: امیررضا جهانی
مدتی طولانی است، که خوب بودن، با مسئله ضغیف بودن به اشتباه گرفته شده است. در واقعیت مسئله خوب بودن، یک جنبه ضروری برای رهبری دنیایی است که ما در آن زندگی می کنیم. بطور کاملا نادر پیش می آید که یک فرد، هنگامی که برای انجام یک عمل پسندیده از مسیر خودش خارج می شود، در فضا و رسانه های اجتماعی به تکرر به آن اشاره شود. همچنین باید گفت که خوب بودن به این معنا نیست که توانایی انجام تصمیمات سخت را ندارید و یا در برابر افرادی که سرشار از ایرادات متعدد هستند، نمی توانید قرار بگیرید. بلکه این موضوع به این اشاره دارد که باید با افراد با احترام، مهربانی و همدلی برخورد کنید.
هنگامی که مهربانی در محیط کار شکل نگیرد، در اصل آن محیط ناخوشایند، ناسالم و در بدترین حالت خود تشخیص داده می شود. امروزه مردم مصرانه تقاضا دارند تا سبک رهبری حاکم برای آن ها، دارای خوی انسانی باشد. در عصر هوش مصنوعی و اتوماسیون، که موارد گوناگون به صورت خودکار مورد کنترل و هدایت قرار می گیرند، مهارت های رهبران که دارای ویژگی های سرسختی هستند، به راحتی توسط فناوری هوشمند اداره می شوند. آنچه در رهبری موثر تفاوت ایجاد می کند، مهارت هایی است که به عنوان مهارت های نرم، مانند مهربانی، احترام و همدلی، شناخته میشوند.
در اینجا 7 روش ارائه شده است که نشان می دهد خوب بودن می تواند برای شما به عنوان یک شخص رهبر در کار، موفقیت بیشتری را به ارمغان بیاورد.
- با ملاحظه بودن: به عنوان مثال اگر در حال تردد از درب یک مکان هستید، درب را برای شخص پشت سر که همچون شما در حال عبور است، نگه دارید. و یا هنگامی که قصد نوشیدن آب دارید، از افراد نزدیک خود بپرسید که آیا تمایل دارند که برایشان یک لیوان آب آماده کنید.
- لبخند زدن به همکاران: هنگامی که با یک شخصی ارتباط چشمی برقرار می کنید و در همین حین به او لبخند می زنید، نشان می دهد که برایتان اهمیت دارد تا او را در شادی هر چند اندک شریک کنید.
- مراقب رفتار های خود باشید. مثلا به همکاران خود “صبح بخیر” بگویید و یا بیشتر اوقات به آن ها “سلام” کنید.
- قدردانی خود را نشان دهید: با انگیزه بیشتر از افراد تشکر کنید. هنگامی که آن ها در انجام کار های شما هرچند جزئی همکاری می کنند، با میل زیاد از آن ها تشکر و قدردانی کنید.
- بیشتر شنونده باشید: یاد بگیرید که با قصد فهمیدن صحبت های شخص مقابل، به حرف هایش گوش کنید. هنگامی که دیدگاه های شخصی را گوش می دهید، آن ها را مورد تمسخر قرار ندهید و طوری رفتار نکنید که انگار فقط از سر ناچاری و بی میلی به صحبت های او گوش می دهید. با دقت و اهمیت گوش دادن، نشانگر این است که شما به شخص مقابل اهمیت می دهید.
- به اعضای یک تیم که در حال انجام کاری هستند، کمک کنید.
- متواضع باشید و با همه افراد با یک سطح از احترام رفتار کنید. یعنی همانگونه ای که به یک مدیرعامل احترام می گذارید، با سرایدار محل کار نیز همان رفتار را داشته باشد.
هنگامی که یک فردی را ملاقات می کنید، انگار در یک نبردی قرار دارید که هیچ چیز از آن نمی دانید. بنابراین همیشه مهربان باشید.
آنگونه که با دیگران برخورد می کنید، در اصل ارزش ها و شخصیت خود را نشان می دهید. اگر فردی قابل اعتماد نباشید، نمی توانید روی دیگران تاثیر بگذارید. کارمندان به عنوان یک رهبر به شما نگاه می کنند تا تشخیص دهند که آیا می توانند به شما اعتماد کنند یا خیر.
طبق تجربه شخصی من، خوب و دشوار نباید با یکدیگر سازگار باشند. مدیران باید توجه کنند که هنگام برخورد با کارمندانشان، از رویکرد انسان به انسان استفاده کنند. توجه داشته باشید که اینها افراد هستند که با آن ها سروکار دارید، نه رقم و اعداد موجود بر روی نمودار! با افراد خود آشنا شوید، همانجایی که قرار دارند با آن ها ملاقات کنید و انعطاف پذیر باشید. چرا که کارمندان می خواهند با آن ها مثل انسان رفتار شود.
در آخر باید گفت که این افراد هستند که شرکت را موفق می کنند. هر برنامه و استراتژی متکی به افرادی است که نسبت به آن انگیزه و تعهد دارند و این موضوع سبب تحقق آن می شود. این مسئله دقیقا مانند روابط خویشاوندی است. برای برقراری یک رابطه، باید احترام متقابل، عشق، اعتماد، درک و قدردانی وجود داشته باشد. بدون این موارد پایه و اساس آن منزلزل خواهد شد. به همین دلیل است که موفق ترین شرکت ها روی افراد و روابط تمرکز می کنند و مطمئن باشید که افراد و روابط تنها مدیریت نمی شوند بلکه آن ها رهبری و مراقبت می شوند.
دیدگاه ها